زهیرزهیر، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره

زهیر شکوفه دلم

بدون عنوان

1392/6/29 1:03
304 بازدید
اشتراک گذاری

شاپرکی گفت، چی گفت؟                              niniweblog.com

یواشکی گفت ،  چی گفت؟
تو گوش من گفت ، چی گفت؟
یکی یکی گفت ، چی گفت؟  (۲)
گفت به گلا دست نزنین
دست دست دست نمی زنیم
غنچه هاشون رو نکنین
نه نه نه نمی کنیم  (۲)
گفت که گلا تو باغچه ها قشنگن
غنچه هاشون کوچیک و  رنگارنگن  (۲)
ما غنچه ها رو دوست داریم
تو باغچه ها نمی ذاریم
هر جا گلی تشنه باشه
می ریم براش آب میاریم(۲)

niniweblog.comniniweblog.com

 

 

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

نی نی
4 مهر 92 19:09
سلام مامانو بابای زهیر ؛ ایدتون جالب بود، بهترینارو برا شما و پسر گلتون آرزو میکنم ، شاد باشید
رضا ذوقی پور
7 مهر 92 14:00
زهیر جان من پسر عمه رضا هستم الان تو خیلی کوچولویی من اومدم از سایتت دیدن کردم خیلی قشنگ بود چند ماه هست که ندیدمت ماشالله خوشگل شدی دلم برات تنگ شده اما قول میدم زود زود بیام ببینمت خیلی دوست دارم مواظب خودت باش مامانی رو اذیت نکنی هااااا میدونم شما پسر گلی هستی هیچی نباشه وقتی بابایی نیست شما مرد خونه ای قربونت برم. سلام به بابا مامان برسون واز طرف من ازشون تشکر کن که وبلاگ به این قشنگی برات درست کردن که هر وقت دلم برات تنگ شد بتونم بیام ببینمت. اگه قول بدی پسر خوبی باشی و مامانی رو دوست داشته باشی دفعه بد که اومدم یه سوپریز با خودم میارم. بوس بوس بوس
بایا ومامان زهیر
پاسخ
ممنون ازاینکه به من سر زدی هرچند وقت یکبار بیا به وبلاگ من سر بزن
سوده مامان ماهان
15 مهر 92 18:51
چيه بد نگاه ميكني پسر
خاله مهدیه و خاله طاهره
12 آذر 92 11:50
سلام زهیر کوچولو، به مامانت بگو بیشتر برات وقت بزاره و عکسهای جدیدتری ازت بگیره که ماها بتونیم ببینیمت. دلمون واسه خنده های قشنگت با اون پتو بامزه ات که بعدا قراره بدیش به من تنگ شده.